قدم چهارم؛ یه پیشنهاد ساده، ذکر…!

ذکر
در قدم چهارم به دنبال یک پیشنهاد ساده در ادامه مباحث آرامش هستیم، همراه مجمع نکوداشت غدیر باشید…حالِت خوب نیست؟ یه چیزی توی سینه ات فرو می ره و اشک، تا دَمِ پلک چشمات می آد و نمی چکه. سینه ات تنگه و انگار دست پنهونی، نَفَسِت رو توی مُشتش گرفته! حتی «آه» راه پَر کشیدن از سینه ات  رو گم کرده. انگار روزگار همه­ی سنگریزه های غمش رو جمع کرده و به سر تو پرت می کنه! خدا رو با همه­ی مهربونیش باور داری! حتی متوجه می شی که فرشته های آسمونی می­آن و می­رَن و صدای بالشون رو می شنوی. ولی… چشمات رَمَقِ «تماشا» کردن ندارن! خلق خدا، نَه یِه بار، صد بار دلت رو شکوندن و امیدت رو نا امید کردن…! اما این بار، سپاه غم، راهی به قلعه­ی محکم ایمانت پیدا کردن! آهسته سَرِت رو بلند کن… توی قفسه­ی کوچیک کتابخونت بگرد و بالاترین ردیف رو نگاه کن! کتاب «نیایش» منتظر دستهای خسته و گلوی شکسته­ی تو هست…!(۲) 

ذکر قرآن کریم، کامل ترین نسخه برای آرامش روح است!

هنگام بررسی تمامی نوشته ها و کتاب ها، نکته ای که به طور مشترک بین همه­ی آنها­ تکرار شده بود، جمله ای است که پیش روی شما قرار دارد! جای بسی تعجب بود برای ما که به طور مکرر، این جمله به مضامین مختلف در میان آثار و نوشته های روانشناسان متعدد دیده می شود و همه بر این نکته تاکید می کنند که دین، می تواند بهترین و کامل ترین نسخه برای رسیدن به آرامش باشد!شاید برای شما هم جالب باشد که پای صحبت مغزهای متفکر چند دانشمند بنشینیم و آنها راجع به دین با ما صحبت کنند.آلبرت انیشتین: «به سختی می توان در بین مغزهای متفکر جهان کسی را یافت که دارای یک نوع احساس مذهبی نباشد.»زیگموند فروید: «مذهب، نیروی عظیمی است که قویترین احساسات بشر را در اختیار دارد.»سانتایانا: «هدف ایمان و دین، حیات خرد است. دین، ظاهراً در زندگی عقلی وسیله یا عاملی است، زیرا هدف های زندگی عقلی به وسیله­ی آن به دست می آید، دین، کاری را که خاص حیات خرد است را انجام می دهد. دین، نتایج درخشنده­ی عمل و هدف های جاودان اندیشه را برپا می نماید.»ماکس پلانک: «هرگز تضاد واقعی میان علم و دین پیدا نخواهد شد، چه این که یکی مکمل دیگری است.»الیوروندل مولمز: «هرقدر معلومات بشری زیادتر می شود، شکاف بین علم و مذهب تنگ تر می گردد و فهم درست علوم، امکان ایمان به خدا را بیشتر می کند.»(۳) 

درسالهای اخیر

درسالهای اخیر کوشش های زیادی در زمینه روان درمانی افرادی که دچار بیماری های روانی و اضطراب های شخصیتی و عدم تعادل آن هستند، انجام شده است و در این زمینه روش های مختلفی برای روان درمانی پدید آمده است که هیچ کدام موفقیت مورد انتظار را در ازمیان بردن یا پیشگیری از بیماری های روانی کسب نکرده است. برخی از تحقیقات نشان می دهد که میانگین درمان از ۷۰ درصد تجاوز نمی کند. وانگهی حال عده ای از بیماران پس از روان درمانی گاه بدتر هم شده و یا بیماری پس از مدتی بازگشته است.از این رو روانشناسان به دنبال یافتن علت این امر برآمدند و از طریق آمارگیری به این نتیجه رسیدند که مهمتریم عامل در درمان بیماریهای روانی «دین» است و درصد بهبودی بیمارانی که معتقد به دین هستند بسیار بیشتر از دیگران است. لذا آنان بر این باورند که «ایمان بدون شک موثرترین درمان بیماری های روانی بویژه اضطراب و افسردگی است.»حتی جوامع غربی هم به این نتیجه رسیده­اند که برای درمان بیماری های روحی باید به دین پناه برد و چون دین اسلام، خاتم ادیان و اکمل ادیان است پس منشأ اصلی آرامش را باید در ذکر دین جست.دانشمندان کنونی و روانشناسان عصر حاضر، معتقدند که آلام روحی و هیجانات خارجی می توانند بدن انسانی را تحت الشعاع قرار داده و موجب بیماری زائی گردد. چون زندگی روزمرّه کنونی مرتباً با نگرانی ها، اضطراب، مشقت و سنگینی فشار روحی توام است لذا می تواند روی دستگاه های مختلف اثر کرده و موجب ناراحتی آنها گردد.روانشناسان معتقدند که تنها روزنه ای که می تواند آلام و ناراحتی های حاصل را از بدن آدمی خارج ساخته و یا آنها را خنثی نماید، داشتن ایمان به خدا و اعتقاد به یک مبدا حقیقی و یک قدرت مافوق انسانی است، زیرا تنها نیرویی که می تواند بر مشکلات فائق شود، نیروی الهی است. 

ذکر قرآن، کامل ترین نسخه برای آرامش روح

قرآن کریم، بزرگترین معجزه پیامبراکرم(سلام خدا بر ایشان و خاندان پاکشان) است، تمام آنچه که بشر برای هدایت نیاز داشته، در آن آورده و کاملترین نسخه برای آرامش روح است. از این رو برآنیم تا با نگاهی اجمالی دیدگاه قرآن را در مورد آرامش روحی و روانی و راههای رسیدن به آن مورد بررسی قرار دهیم.
ذکر
ذکر

چشمه ی خوشبختی را کشف کنیم !

یقیناً داشتن آرامش در زندگی نخستین چشمه خوشبختی است وکسی که از این نعمت محروم باشد از نعمت خوشبختی نیز محروم است وهیچگاه طعم خوشبختی را نخواهد چشید. انسان بی ایمان در دنیا با اندیشه وافکار موهوم و با نگرانی های فراوان دست به گریبان است. ولذا دائما در درون خود دچار پیکاری بزرگ است وهمیشه هم در انتخاب مسیر زندگی ودر تصمیم گیریهایش دچار سر در گمی است.انسان با ایمان از همه اینها آسوده است وهمه افکار واهداف واندیشه هارا تحت لوای یک هدف گرد آورده است وفقط به خاطر آن تلاش می کند و به سوی آن می شتابد وآن عبارتست از خشنودی خدای متعال. دیگر کاری به این ندارد که مردم از او خشنود باشند یا بر او خشم گیرند. و لذا هیچ وقت سردر گم نیست و همیشه در یک آرامش روحی به سر می برد.خدایا! شرم دارم از تو و دریای الطافت     مرا آزاد می داری و می دانی گنهکارم! 
ذکر۱
ذکر۱

توبه کردن به آدمی آرامش می دهد!

ذکر توبه و باز گشت از گناه وحرکت به سوی خدا، تنها راه نجات گناهکاران، وسیله تقرّب ودوستی با خدا، تبدیل کننده خطا­ها به خوبی­ها ومایه­ی امید نا امیدان و نخستین مقام عارفان و اوّلین منزل سالکان کوی دوست است.توبه، با همهخواصی که دارد، یک خاصیّت ویژه و ممتاز برای توبه کننده دارد و آن ایجاد آرامش واطمینان روحی وروانی است. در قرآن آیات فراوانی پیرامون توبه وفواید آن وجود دارد. یکی از آیاتی که به گونه ای اشاره به موضوع مورد بحث ما دارد و به گونه ای آرامش را در نهاد گنه کاران ایجاد می کند و آنها را به رحمت الهی امیدوار می سازد، این آیه شریفه است که: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»؛ «بگو ای بندگان من که بر خود اسراف وستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خداوند همه گناهکاران را می آمرزد زیرا او بسیار آمرزنده ومهربان است.»(۴)خاصیّت توبه بازگشت به خداوند است وموجب تخلیّه روان از فشار گناه می شود وحالت پاکی وطهارت نخستین را به انسان بر می گرداند. برای همین احساس آرامشی عمیق وجود انسان را فرا می گیرد و وقتی آرامش روحی و روانی ایجاد شد، انسان در زندگی به موفقیت های عجیبی دست پیدا می کند.از قافله­ی «توبه گران»، ما همه پیشیم     شرمنده و افسرده­ی بی شرمیِ خویشیم 

رابطه ذکر و آرامش چیست؟!

قرآن یکی از عوامل آرامش را «ذکر» (یاد خدا) معرفی کرده است. چنانچه می فرماید: «…الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ «آنها (کسانی که به سوی خدا برمی گردند)کسانی هستند که ایمان آورده اند، ودلهایشان به یاد خدا مطمئن (وآرام) است، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد.»(۵)یاد خدا، مایه­ی جلای سینه ها و آرامش دل هاست. (۶)اطمینان به معنی آرامش وقرار گرفتن است ودل مطمئن، همان نفس مطمئنّه است که در آیه­ی: « یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» آمده است که: «پاداش کسی که با یاد خدا به این مقام (اطمینان) رسیده، درآمدن در سلک بندگان خدا و ورود به بهشت است.»(۷)باید یادآوری کرد که یاد خدا تنها به ذکر زبانی نیست اگرچه یکی از مصادیق روشن یاد خداست. زیرا آنچه مهم است به یاد خدا بودن در تمام حالات زندگی است.خدایا! کیست که شیرینی محبّت تو را بچشد و دیگری را به جای تو برگزیند؟! و کیست که نزد تو اُنس بگیرد و روی از تو برگرداند؟!(۸) 

 ذکر قلبی مقدمه ای برای رشد آدمی است!

ذکرحقیقی ذکری است که در دل به یاد خدا بودن را همراهی کردن و اگر فقط با زبان خدا را یاد کنیم ولی دردل از یاد او غافل باشیم، این نوع ذکر، ذکر حقیقی و تأثیر گذار به حساب نمی آید و لذا قطعاً ذکری که لقلقه زبان باشد اثر آرامش بخشی هم نخواهد داشت. البته! نباید از خاطر بُرد که مرور ذکر زبانی، کلید ذکر قلبی است.به هر حال قرآن یکی از عوامل آرامش را ذکر معرفی می کند. وآن ذکری می تواند عامل آرامش باشد، که ذکر حقیقی (ذکر قلبی) باشد. ذکرقلبی است که روح همه عبادتهای عملیّه می باشد.   

اصلی ترین راه رسیدن به امنیت دل چیست؟!

تقوی از ماده (وقایه) به معنی نگهداری است و به این معنی که انسان خود را از زشتیها ، بدیها ، آلودگیها وگناهان نگه می دارد. تقوی یک نیروی کنترل درونی است که انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ می­کند و در واقع نقش ترمز نیرومندی را دارد که ماشین وجود انسان را در پرتگاهها حفظ و از تند رویهای خطرناک، باز می دارد.به همین دلیل امیر­المؤمنین حضرت علی بن ابیطالب(سلام خدا بر ایشان) تقوا را به عنوان دژ نیرومند دربرابر خطرات گناه شمرده اند. آنجا که می فرمایند: « اعلَموا عِبادَاللّه‌ اَنَّ التَّقوی‌’ دارُ حصنٍ عَزیزٍ »؛ «ای بندگان خدا! بدانید که تقوا قلعه­ای محکم و غیرقابل نفوذ است.»(۹)آیه­‌ی شریفه­‌ی: «أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ َعلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ * الَّذینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْری فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ فِی اْلآخِرَهِ»؛ «آگاه باشید (دوستان و) اولیای خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند. همانا که ایمان آورده­اند و(از مخالفت فرمان خدا) پرهیز می کنند، در زندگی دنیا وآخرت، شاد(و مسرور) اند.»(۱۰)کسی که صرفاً متکی به عقل و درایت خود باشد و لطف و عنایت پروردگار را ندیده بگیرد، ناگهان متوجه می‌شود که تدبیر او نتیجه عکس داده و اشتباهات بزرگی مرتکب شده است که تصور آن را نمی‌کرد. لطف خداوند باید شامل حال انسان بشود و در بن بست‌ها او را نجات دهد. دست عنایت پروردگار در هنگام  هجوم دشمن جنّی یا انسی، به فریاد انسان می‌رسد و دشمنان را عقب می‌راند. 

تقوا و پاکدامنی ریشه ای ترین راه برای داشتن زندگی راحت!

اگر طالب زندگی بدون گِرِه هستید، چاره‌ای جز رعایت تقوا و اجتناب از گناه ندارید. نمی‌شود که انسان رفیق خدا باشد و رابطه با خدایش محکم باشد، اما خداوند او را نجات ندهد. پروردگار متعال می‌گوید: تو یک قدم بیا، من ده قدم می‌آیم. اگر بنده رابطه­ی خود را با خدا محکم کند، معلوم است که حق تعالی با فضل و لطف و عنایت خود، یک زندگی بسیار عالی، با نشاط و همراه با امنیّت دل برای او فراهم می‌کند. 

عوامل اطمینان قلب:

  1. اگر دل آدمی نسبت به حق یقین داشته باشد و شک و تردید در آن راه نیابد و خوف و اندوه او را آشفته نسازد، با تمام آمال و آرزوهایش به سوی پروردگار خویش برود (پروردگاری که) چیزی قوی‌تر و تواناتر از او نیست، این خود باعث اطمینان و پایداری می‌شود.(۱۲)
  2. ایمان به خدا و اینکه در آینده درمانده نیستیم و خدایی توانا ، دانا و مهربان داریم، می‌تواند نگرانی ما را از آینده برطرف سازد.
  3. اینکه خداوند غفار و بسیار توبه پذیر است و گذشتۀ ما را می‌بخشد نگرانی و اضطراب از گذشته را از بین خواهد برد.
  4. هدف قرار دادن خداوند در زندگی و اعتقاد براینکه در عوض تلاشهایمان در آن دنیا پاداش خواهیم گرفت خود آرامش بخش است.(۱۳) ترس و اضطراب اثر گرایش و دلبستگی به دنیاست، ناآرامی افراد عادی به دلیل اتکای آنان به چیزهایی است که خود تکیه‌گاهی ندارند، کسانی که در محبت دنیا غرق شده‌اند هر لحظه احساس خطر می‌کنند و به این و آن متمسک می‌شوند تا از اضطراب برهند ولی نمی‌توانند، توجه به این نکته که آرامش دلها در گرو ایمان به خداست(۱۴) و نگرانی و اضطراب و سختی‌ها، محصول فراموشی پروردگار(۱۵)، باعث بیدار شدن انسان از خواب غفلت می‌شود و در اثر آن انسان به اطمینان قلب می‌‌رسد.(۱۶)
 

اطمینان قلب در قرآن:

احساس امنیت و آرامش در دین اسلام در سطحی گسترده‌تر مورد توجه قرار گرفته و بخش وسیعی از آموزه‌های این دین مقدس به آن اختصاص یافته است، اسلام به راهکارهای روانی و رفتاری فراوانی برای دست یابی به این نیاز اصیل بشری پرداخته است.(۱۷)«…الَّذِینَ آمَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ «…آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (آرام) است. آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد.»(۱۸)آرامشی که در این آیه بدان توجه شده است، آرامش در برابر عوامل مادی است که غالب مردم را نگران می‌کند ولی مسلماً افراد با ایمان در برابر مسئولیتهای خویش نمی‌توانند نگران نباشند، و نگرانی‌های ویرانگر در آنها وجود ندارد اما نگرانی سازنده که انسان را به انجام وظیفه در برابر خدا و خلق و فعالیتهای مثبت زندگی وا می‌دارد در وجود آنهاست و باید هم باشد. (منظور از خوف خدا نیز همین است). 

مفهوم آرامش در قرآن

منظور از ذکر خدا تنها نام او را بر زبان آوردن نیست و مکرر تسبیح و تهلیل و تکبیر گفتن نیست بلکه منظور آیه این است که با تمام قلب متوجه او و عظمتش و علم و آگاهیش و حاضر و ناظر بودنش گردد.(۱۹) هر نعمتی از جانب خدای سبحان نازل می‌شود اما نقمتها و عذاب‌ها و ناراحتی‌ها، هر چه باشد، چیزی نیست که از ناحیه او نازل شده باشد و آن عبارتست از افاضه نکردن خدا و خودداری او از رساندن نعمت و تزول رحمت. وقتی مسلم شد که هیچ شری از ناحیۀ خدا نازل نمی‌شود و ترس هم همیشه از شری است که ممکن است پیش آید نتیجه می‌گیریم حقیقت ترس از خدا همانا ترس آدمی از اعمال زشت خویش است که باعث می‌شود خداوند از بارش رحمت و خیر خود خودداری نماید.بنابراین هر وقت دل انسان به یاد خدا بیفتد اولین اثری که از خود نشان می‌دهد این است که متوجه گناهان خویش گشته و متأثر شود، دومین اثرش این است که متوجه پروردگارش شود که هدف نهایی فطرت اوست در نتیجه خاطرش سکون یافته و بیاد او آرامش می‌یابد.(۲۰) توجه به این نکته بسیار ضروری است که خداوند در این آیه می‌فرماید با یاد خدا دل آرامش می‌یابد ولی در آیۀ دوم از سورۀ انفال می‌فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ…»؛ «همانا مؤمنان تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود دلهایشان ترسان می‌گردد.»(۲۱) 

جمع این دو آیه اینگونه است که

انسان با توجه به پاداش و نعمتهای بی حد الهی آرامش خاطر پیدا می‌کند ولی با توجه به کیفر و انتقام پروردگار خائف و پریشان خاطر می‌گردد در آنجا خداوند بندگان خود را تشویق می‌کند که دلهای خود را با توجه به این نعمات تسکین دهند زیرا وعدۀ خداوند حتمی است و هیچ چیز برای آرامش دلهای مضطرب بهتر از نویدهای راستین و صادق نیست.(۲۲) ترس از خدا گاهی به خاطر درک مسئولیتها و احتمال عدم قیام به وظایف است و گاهی به خاطر درک عظمت مقام و توجه به وجود بی‌انتها و پر مهابت (خدای متعال) است.(۲۳)«اَلا اِنَّ اَوْلِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیْهمْ وَلا هُمْ یَحْزَنونَ»؛ «آگاه باشید(دوستان و) اولیای خدا، نه ترسی دارند نه غمگین می‌شوند» اولیاء، جمع ولی به معنی نبودن واسطه میان دو چیز و نزدیکی و پی در پی بودن آنهاست. به همین دلیل هر چیزی را که نسبت به دیگری قرابت و نزدیکی داشته باشد (خواه از نظر مکان، یا زمان، یا نسب، یا مقام) «ولی» گفته می‌شود، بنابراین اولیاء خدا کسانی هستند که فاصله‌ای میان آنها و خدا نیست، هیچ گونه شک و تردیدی به دلهایشان راه نمی‌یابد و آنچه غیر از خداست در نظرشان کوچک و کم ارزش است.

مفهوم آرامش در قرآن

از اینجا روشن می‌شود که چرا آنها ترس و اندوهی ندارند زیرا خوف معمولاً از احتمال فقدان نعمتهایی است که انسان در اختیار دارد و یا از خطراتی است که در آینده او را تهدید می‌کند، اولیاء خدا از هرگونه وابستگی و اسارت جهان ماده آزادند. بنابراین غمهایی را که دیگران نسبت به گذشته و آینده دارند، در وجود اینان راهی نیست. به این ترتیب امنیت و آرامش واقعی بر وجود آنها حکم فرما است. غم و ترس معمولاً ناشی از روح دنیا پرستی است اولیای خدا از این رذیله به دورند و از غم‌های مادی و دنیوی آزادند و وجودشان از خوف خدا مالامال است.(۲۴)اگر انسان بداند خدا مالک همه چیز است و قدرت و اراده­اش بر همه غلبه دارد، هم به مالک بودن و هم به قادر بودن او، ایمان می آورد و دیگر اندوه و ناراحتی گریبان ­گیرش نمی شود و به این نتیجه می رسد که خدا، بهترین پناهگاه و تکیه­گاه است!(۲۵)مفهوم آرامش در قرآن از راه کلید واژه‌هایی مانند: اطمینان، سکینه، سکن، اَمْنیت، ثبات و… قابل پی‌گیری است.(۲۶)نتیجه گیری: کسانی که این دو رکن اساسی ایمان وتقوا را داشته باشند چنان آرامش را در درون جان خود احساس می کنند که هیچ یک از طوفانهای زندگی آنها را تکان نمی دهد. بلکه به مضمون روایت «المُؤْمِنُ کَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکُهُ الْعَواصِفُ» همچون کوه در برابر تند باد حوادث استقامت به خرج می دهند.(۲۷)هرقدر که ایمان و تقوا داشته باشید به آرامش خواهید رسید. در واقع هرقدر که پای­بندی بیشتری به ایمان و تقوا داشته باشید، آرامش را بیشتر و بهتر احساس می کنید و هرچه از ایمان و تقوا فاصله بگیرید، از آرامش دور خواهید شد.لینک اطلاعات بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *