ما در این مطالبی که در سایت مجمع نکوداشت غدیر منتشر میکنیم به دنبال این هستیم که به آرامش برسیم و به این سوال جواب بدهیم که آرامش چیست همراه ما باشید تا باهم این مسیر را طی کنیم.
راهنمای مطالعه
آرامش چیست؟ شاید شما هم اینطور باشید!
مادرم این روزها، بی تاب تر شده! حوصله اش زود سر می رود و به این در و آن در می زند تا از یکنواختی در بیاید! پدرم، خستهی خسته از سر کار می آید و حال و حوصله ما را ندارد! ولی خُب هم مادر و هم پدرم، تلاش می کنند تا زیاد بروز ندهند ناراحتی شان را! ولی نمی شود دیگر! مادرم به کلاس های رمان دوزی و خیاطی و ازین جور چیزها روی آورده و پدرم هم به قدر نوشیدن چای و خواندن نماز پیش ماست! بعدش هم که چراغ ها خاموش می شوند و… خواب! فقط روزهای جمعه، می تواند ما را به هم نزدیک کند! من با خودم فکر می کنم زندگی ما خیلی صمیمی تر است! خانواده های زیادتری را سراغ دارم که همین لحظه ها را هم کنار یکدیگر نیستند و هر کسی خود را مشغول زندگی و کار خود کرده است! چه بهانه هایی جور شود که به مسافرت رویم و بیشتر از این دور هم باشیم! البته همهی تلاش پدر و مادرم این است که در کنار هم باشیم! ولی زندگی است دیگر…!
اگر از شما سوال کنند: آرامش چیست، چه جوابی خواهید داد؟!
آیا تا به حال به این نکته فکر کرده اید که چگونه می توان آن را به دست آورد؟! شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که تعریفی سَرِ زبانتان است، ولی نمی توانید آن را بیان کنید یا روی صفحه کاغذ بیاورید! شاید هم در اولین برخورد با این سوال، یاد لحظات شیرین زندگی تان بیفتید و آرامش و آسایش را مطابق با آن لحظات معنا کنید! امکان دارد آسایش و آرامش را در مفاهیمی خلاصه کنید که همه مان دوست داریم و خیلی از اهداف زندگی مان را بر اساس آن ها پی ریزی می کنیم. از نوزادی که در آغوش مادر جای خوش کرده تا پیرمردی که پس از سال ها کار، بازنشسته می شود؛ از دانش آموزی که تعطیلاتش فرا می رسد، تا دانش آموزی که یک سال تحصیلی را به پایان می برد؛ از جوانی که یک روز سخت کاری را پُشت سر گذاشته تا پدر و مادری که پس از یک عُمر تلاش، به بار نشستن فرزند خود را به تماشا نشسته اند، همه و همه به جستجوی آرامش اند! اما هربار که از مرحله ای می گذریم، متوجه می شویم که آرامش را باید در مرحله بعد پیدا کنیم. پس آرامش چیست و آرامش را کجا باید به دست آورد؟!
اصلاً پاسخ این سوال را کجا باید جستجو کرد و از چه کسی باید پرسید که آرامش چیست؟!
راستش را بخواهید، برای تعریف آرامش، می توان هزاران کتاب از هزاران نویسنده و محقق آورد و آرامش را توصیف کرد! اما آنچه در آخر روی می دهد، تعاریف مختلفی است که پیش روی شما وجود دارد و افکاری که در این میانه گُنگ می ماند، کدام راه را انتخاب کند! تنها کاری که در این بخش از دست ما بر می آید، این است که به گوشه ای از تعاریف آرامش بپردازیم و یک قدم به آرامش نزدیک شویم! آرامش را شستشوی روانی از آلودگی های درونی تعریف کرده اند! آرامش چیست، آرامش یعنی نبود تشویش، اضطراب و دلهره. یعنی رهایی از حزن و اندوه و بیم و هراس. آرامش یعنی برخورداری روح و جسم از اطمینان و ثبات و استقرار سکوت. یعنی بودن در دژی محکم که از بیرون، توسط دشمنانی نیرومند تهدید می شود. آرامش یعنی بودن در کشتی که در اقیانوس متلاطم، اسیر گرداب هاست و با موج هایی بزرگ، دست و پنجه نرم می کند. یا به عبارتی دیگر،
آرامش چیست؟ آرامش، عبارت است از حالت اطمینان و سکوت نفس، به طوری که در برابر رویدادهای مختلف زندگی و حوادث ناگوار و شرایط سخت، متزلزل نشود و بتواند با خونسردی در فضای روانی امن و آرام، با مشکلات روبرو شود و راه حلّ مناسب و منطقی را بیابد و با بروز رفتار انطباقی مناسب، سازگاری لازم را کسب نموده، از این طریق، کارآمدی خود را در شرایط مختلف تامین کند. و آرامش، حالتی از حالات انسان است. به این معنا که امری عادی نیست، بلکه کیفیت نفسانی است که در انسان، بروز و ظهور می کند. البته آرامش آثاری مادّی در جسم و بدن از خود به جا می گذارد ولی این، بدان معنا نیست که امری مادّی و یا کمّی باشد.
بنابراین، نمی توان برای آرامش و ضد آن، نگرانی و تشویش عددی را تعیین کرد ولی می توان دربارهی شدّت و ضعف آن مانند هر امر کیفی و حالت روحی و روانی سخن گفت و بر پایهی آثار و پیامدهای بیرونی، بر شدّت و ضعف آن حکم کرد. خوب است بدانید مدیریت در زمانهای مختلف حتی شرایط سخت و ناگوار، برخورد صحیح با موانع و مشکلات، را می طلبد.قدم اول؛ آرامش چیست…؟!
بازخوانی این داستان از زندگی توماس ادیسون می تواند گام موثّری در فهم بیشتر مطلب فوق برای شما داشته باشد که آرامش چیست!
ادیسون در سنین پیری پس از کشف لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد. این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است. آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود.پسر با خود اندیشید که احتمالاً پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند. پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد.ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی می بینی چقدر زیباست! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟! حیرت آور است!من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟! چطور میتوانی؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟!پدر گفت: پسرم از دست من و تو که کاری بر نمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد! در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فکر می کنیم! الآن موقع این کار نیست! به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت!فردا صبح ادیسون به خرابه ها نگاه کرد و گفت: «ارزش زیادی در بلا ها وجود دارد. تمام اشتباهات ما در این آتش سوخت. خدا را شکر که می توانیم از اول شروع کنیم.»توماس آلوا ادیسون سال بعد، مجدداً در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد.«برخورد صحیح و درست با مشکلات، نمونهی بارز و گواهی صادق بود که در این داستان به خوبی در آن اشاره شده بود.»
آرامش چیست؟ خواسته بشر
یقیناً داشتن آرامش در زندگی نخستین گام برای برای رسیدن به خوشبختی است و کسی که از این نعمت محروم باشد، از نعمت خوشبختی هم محروم است و هیچ گاه طعم آن را نخواهد چشید. انسان بی ایمان در دنیا، با اندیشه و افکار موهوم و با نگرانی های فراوان دست به گریبان است. به همین خاطر دائماً در درون خود دچار پیکاری بزرگ است و همیشه در تصمیم گیری هایش، دچار سردرگمی می شود! شاید برای شما یک سوال ایجاد شده باشد! اینکه چرا با وجود دانستن کم و بیش این تعاریف، و حتی به کارگیری عوامل به دست آوردن آرامش، ما به آن نمی رسیم و آسایش را در زندگی مان مشاهده نمی کنیم؟! مگر نه اینکه می شود با گذراندن این دوران و دانستن این اطلاعات، به زندگی ایده آل رسید؟! پس چرا هنوزم که هنوز است، استرس و فشارها دست از سرمان بر نمی دارد و به آنچه می خواهیم، نمی رسیم…؟! مگر نه اینکه علمRelax می تواند راه گشای خوبی برای رسیدن به اهداف مان باشد…؟! پس چرا هنوز زندگی مان گریبان گیر مشکلات است و به قول معروف نمی توانیم شب، سرمان را راحت روی بالش بگذاریم و چند دقیقه ای را استراحت کنیم…؟! چرا تا پاسی از شب را بیدار می مانیم و به تماشای تلویزیون می نشینیم…؟! چرا دردی از ما دوا نشده است…؟! اصلاً آرامش چیست …؟! چرا به هر دری می زنیم، به مقصود نمی رسیم؟! کدام راه درست است و کدام انتخاب، اشتباه…؟!
آرامش چیست
راستش را بخواهید، رسیدن به آرامش واقعی یکی از خواسته های همیشگی بشر بوده که در این راستا هم، تلاش ها و رنج های بسیاری را به جان دل خریده است. بسیاری از تلاش های علمی بشر و کشف رازهای ناگشوده جهان طبیعت نیز، به منظور دسترسی به امکاناتی بوده است که آرامش و آسایش را برای او به ارمغان آورده است. همچنین مطالعات آکادمیک و تحقیقات روانشناسی پیرامون آرامش چیست، اضطراب و عوامل و موانع، هر یک بخش قابل توجهی از پژوهش های علوم مختلف را به خود اختصاص داده است. دانشمندان و به خصوص روانشناسان، کوشش های بسیاری در زمینهی روان درمانیِ افرادی که دچار بیماری های روانی و اضطراب های شخصیتی و عدم تعادل آن هستند، انجام داده اند و در این زمینه نیز روش های مختلفی برای روان درمانی پدید آمده است که هیچ کدام، موفقیّت مورد انتظار را در از میان بردن یا پیشگیری از بیماری های روانی به دست نیاورده است. برخی از تحقیقات بیانگر آن است که میانگین درمان، از ۷۰ درصد تجاوز نمی کند. حال عدهّای از بیماران نیز پس از روان درمانی، گاه بدتر هم شده و یا بیماری پس از مدتی، دوباره بازگشته است. بهتر است قبل از هر تعریف و برداشتن گام دیگری، به عوامل بر هم زنندهی آرامش چیست بپردازیم! عواملی که هر کدام گریبان گیرمان هستند و شاید به خاطر آن هاست که نمی توانیم به آرامش دست پیدا کنیم و مدام به این در و آن در می زنیم! نباید از یاد برد که در جادهی منتهی به آرامش، دست اندازهایی وجود دارد که نمی گذارند ما، به هدف و مقصود نهایی مان برسیم.لینک اطلاعات بیشتر